بلاقا گؤره بـــــــــــــــــــــــــــــــــسوز... دلــــــــــــــــــــــــــــــــــم... بؤلوم لر یولداش لار
سایغاج torpax dan pay olmaz AYHAN سه شنبه 26 دی 1391 :: نويسنده : ayhan
سومرها به عنوان بانيان تمدن بشري، خدمات زيادي را به بشريت كرده اند. از جمله كارهاي مهمي كه سومريان براي بشريت كرده اند: آفريدن قانون و اولين بانيان حقوق بشر، اداره جامعه بر اساس قانون، اختراع چرخ، پايه و اساس علوم و صنايع مختلف را گذاشتند كه بعدا توسط ديگران تكامل پيدا كرد، پايه و اساس شيمي، رياضيات، داروشناسي و … تقسيم هر شبانه روز به ۲۴ ساعت و هر ساعت به ۶۰ دقيقه و هر دقيقه به ۶۰ ثانيه، كشف و به كار گرفتن انواع فلزات، اشعار و داستانهاي سومر كه از لوحه هاي سومري بازخواني شده، نشان ميدهد كه پايه ادبيات را نيز آنها گذاشتند. اختراع خط اول هيروگليف و بعدا خط ميخي از
كارهاي ديگر سومريان هست، داريوش هخامنشي ۳۵۰۰ سال بعد، با استفاده از
همان خط ميخي اختراعي سومرها كتيبه هاي خود را به سه زبان ايلامي، اكدي و
پارسي نويساند. سومر ها براي اولين بار در تاريخ، براي اداره كشور مجلس شورايي ايجاد كردند، كه از دو تالار، تشكيل شده بود، يكي محل ريش سفيدان و ديگري محل جوانان بود. ايجاد سيستم قضايي پيشرفته كه براي اولين بار مجرمين بر اساس قانون دادگاهي ميشدند. در هر جلسه دادگاه در سومر، ۴ قاضي همزمان شركت ميكردند. در ساحه فلسفه و مذهب نيز سومرها خدمات زيادي را به بشريت كردند. طرز آفرينش انسان، عقيده به دنياي زيرين، قيامت، طوفان نوح، جدايي روح از جسم و انتقال آن به دنياي زيرين به هنگام مرگ، عقيده به خير و شر، روشنايي و تاريكي و. . .، همه تفكرات فيلسوفان سومري بود كه بعدها در بين اقوام سامي پخش شده و الهام بخش كتب مذهبي يهوديان، مسيحيان و مسلمين شده است. حضرت ابراهيم ساكن سومر بود، كه در سال ۲۰۵۰ ق.م. از آنجا كوچ كرد، يعني زماني كه سومرها بعد از بدست گرفتن دوباره حاكميت سومر، به سامي ها خيلي فشار ميآوردند. پروفسور woolley كه از طرف دانشگاه پئنسيلوئييا و موزه بريتانيا بعنوان رئيس هيت كاوشگري در شهر اور بدانجا فرستاده شده بود بعد از سالها تحقيق مينويسد”خلق سومر در بين النهرين ۲۵۰۰ سال قبل از مصريان تمدن بشري را بنا نهادند” وي فرضيه قديمي بودن تمدن مصر را با مدارك قطعي طرد كرده و مي نويسد” سومريان در ۳۵۰۰ سال قبل از ميلاد مراحل پيشرفته تمدن را پشت سر گذاشته بودند و به مصر، آسياي صغير، يونان، آشور و غيره راه تمدن را نشان داده بودند? لئو پووانت از سومر شناسان معروف مينويسد: از ۳۰۰۰ سال ق م تمدن درخشان شهرهاي سومري سامي ها را از شبه جزيره عربستان به خود جذب كرد و آنها بتدريج بخش عمده اي از جمعيت سومر را تشكيل دادند و از ۲۳۵۰ ق م توانستند حاكميت سومر را به مدت ۱۵۰ سال بدست بگيرند. اكدها وقتي كه سومرها در ۲۱۰۹ ق م دوباره حاكميت را به دست گرفتند شديدا با سامي ها بدرفتاري كرده و در نتيجه عده اي از آنها مجبور به مهاجرت به فلسطين و مصر شدند و تمدن سومر را با خود بدانجا ها بردند و بعدها تمدن مصر ، فنيقيه و تمدن يهوديان را بنا نهادند. يك عده اي نيز در كنار موصل، نينوا، ساكن شده و بعدها دولت آشور را ايجاد كردند. دو قبيله etrusk و سيكول نيز به طرف غرب كوچ كرده و در يونان، كرت، جنوب ايتاليا ساكن شده و تمدنهاي اوليه آن سرزمين ها را به وجود آوردند. رنه گروسه فرانسوي معتقد هست كه سومريان بدون شك تمدن خود را از مردم آذربايجان كسب كرده اند. هروزني “B. Hrozny” دانشمند چك، كسي كه براي اولين بار موفق به قرائت و ترجمه لوحه هاي هيتي شد؛ آذربايجان را اقامتگاه ثانوي سومري ها ميداند ( جامعه بزرگ شرق، صفحه ۱۶۱ ) ساموئل نوح كريمر سومر شناس معروف كه خيلي از لوحه هاي سومري را ترجمه كرده در كتاب “الواح سومري” صفحه ۲۵۸ تاييد مي كند كه سومرها از آسياي ميانه و از طريق قفقاز به آذربايجان آمده، و بعد از سكونتي دراز مدت در آنجا، به بين النهرين مهاجرت كرده و در آنجا ساكن شدند. وي ادامه ميدهد: سومر ها در ايجاد تمدن آراتتا در آذربايجان و تمدن هاي باستاني درغرب ايران نقش بزرگي داشتند. آراتتا، ۵۰۰۰ ق م در آذربايجان زندگي ميكردند و بعدها از آنجا به بين النهرين كوچ كردند. چارلز بارني عالم تاريخ شناس انگليسي بعد از تحقيق روي آثار پيدا شده از گورتپه و حسنلو در آذربايجان به اين نتيجه رسيده كه صنعت فلزكاري اولين بار در آذربايجان شكل گرفته است. ( مجله ميراث فرهنگي، سال۳، شماره ۵، ص ۵۳ ) باستان شناسان دامنه هاي جنوبي قفقاز را گهواره صنعت فلزكاري دانسته و تاييد ميكنند كه مواد اصلي در ساخت مفرع يعني مس و قلع در گنجه استخراج ميشده و معادن قلع ۷۰۰۰ ساله اين منطقه يادگار آن دوران هست. ساموئل هوك در كتاب “تاريخ اوسانه در خاورميانه” ريشه نژادي سومريان را با ساكنين قديم آذربايجان قوتتي ها، لولوبي ها، سابير ها، گيلانكاسپي ها و غرب ايران كاسسي ها، ايلاميان يكي ميداند? هنري فيلد در كتاب “مردم شناسي ايران ، صفحه ۱۷۵″ سكونت سومر ها در آذربايجان و جنوب خزر را ثابت ميكند. فريتز هومئل “Hommel، Fritz”در ترجمه لوحه هاي سومري، بيش از ۳۰۰ كلمه تركي پيدا كرد، كلماتي كه اكثرا به همان شكل قديمي اش در تركي امروزي هنوز هم به كار برده ميشود، و لذا هومئل با استناد به كشفيات علمي خود از كتيبه ها و لوحه هاي سومري، زبان سومري را به عنوان ريشه زبان تركي و “پروتو ترك” معرفي كرد. “دل هايمزِ ، Dell Hyme” پژوهشگر و زبانشناس وابسته به دانشگاه شيكاگو در بخش انسان شناسي در رابطه با ارتباط رياضي بين زبانها تحقيقي انجام داده و ۲۰۰ لغت انگليسي را در دو زبان “سومري و تركي ” مقايسه كرده است. او در پژوهش چاپ شدهاش رابطه مشترك اين دو زبان را با مشابهت هاي لغوي موجود اثبات كردهاست. به اين صورت كه بعد از ۲۰۰۰ سال گسست از يك زبان مرده ريشه لغات در زبان تركي امروزي زنده است و مورد تكلم واقع ميشود. اين همه حقايق و شواهد براي آن ذكر ميشود كه نظريه هاي رايج در ايران در مورد زبان كنوني ملت آذربايجان مورد بررسي مجدد قرار گيرد. در كتيبه اي آشوري از سال ۷۱۶ ق. م. اسم
قديمي كوه “سهند” كه در بين اهالي ماد ـ ماننا استفاده مي شد، كوه ” او آ
اوش” و منطقه كوهستاني نزديك آن ” او ايش ديش” آمده است. اين دليلي ديگر بر
همزباني سومرها و قوتتي ـ لولوبي ها ميباشد. در زبان سومري “o، u، او” به
معني عدد ۱۰ ميباشد كه در تركي امروزي همان كلمه بصورت”اون، on” استفاده
ميشود. “ايش، ائش” در زبان سومري به معني عدد۳ كه امروزه نيز در تركي به
صورت” اوش” استعمال ميشود. “ديش” در زبان سومري به معني “دندانه” و در تركي
امروزي به معني”دندانه؛ دندان” هنوز هم استعمال ميشود. لذا معني” او ايش
ديش” ذكر شده در كتيبه آشوري به معني” سيزده دندانه” ميباشد و امروزه بدان
محل “بش بارماخ” ميگويند. ( تاريخ ديرين تركان ايران، ص ۸۷۴، پروفسور
زهتابي ) با مطالعه سير تكامل خط ميخي سومري، و با توجه به اين حقيقت تاريخي كه، سومرها قبل از مهاجرت به بين النهرين، قرنها در آذربايجان زندگي كردند، ميتوان با قاطعيت گفت كه تمدن سومري ادامه و شكل تكامل يافته تمدن قوبوستان آذربايجان بود. از تمدن قوبوستان، كه قديمي ترين تمدن شناخته شده تاريخ بشريت ميباشد هزاران نوشته تصويري باقي مانده و سومرها بعدها اين خط تصويري را به خط ميخي تكامل دادند. پروسه اختراع خط هزاران سال طول كشيده است و سومرها يكدفعه آنرا اخترا نكردند. وابستگي و خويشاوندي زباني و فرهنگي بين
مردم كنوني آذربايجان و سومرها خيلي قوي بوده و مورد تاييد اكثر تاريخدانان
ميباشد و خيلي ها مثل” ف. هومئل” زبان سومري را پروتوترك مينامند. من فقط
بطور خيلي مختصر به بخش كوچكي از اينها اشاره كردم، و در خاتمه مطلبي را
راجع به يك نمونه از صدها مشتركات فرهنگي بين سومريان و تركان، اشاره كرده و
مطلب را تمام ميكنم، آن هم صنعت موسيقي ميباشد اوزان ها و عاشيق ها در
فرهنگ تركي جايگاه بخصوصي دارند و در كل تاريخ هزاران ساله تركان اوزان ها
هميشه حضور فعالي در بين اقوام ترك داشته اند. فرهنگ، تاريخ، داستانها و
حماسه هاي تركان را، اين نوازندگان خلقي، سينه به سينه با صداي دلنواز
سازشان زنده نگه داشته اند. در سال ۲۱۵۰ ق م ، زمانيكه قوتتي هاي آذربايجان در بابل حكومت ميكردند” گوده” شاه سومري “لاقاش”، كه زير دست آنها بود، به سرپرست اوزان هاي شهر دستور ميدهد كه پرستشگاه اينانا نه نه، الهه سومري را با نواختن ساز پر از نواي شادي كنند ( تاريخ پيشرفت علمي و فرهنگي بشر، جلد ۱، صفحه ۵۵۸ ). آلات موسيقي زيادي، همچون كمانچه، ني، دهل، چنگ، قووال از سومرها پيدا شده است. پس ميبينيم كه علاوه بر زبان، موسيقي
سومري نيز در بين تركان امروزي زنده هست. با توجه و تكيه بر آثار باقي
مانده از سومر و تحقيقات وسيع سومر شناسان بطور قطعي ثابت ميشود كه سومر ها
شاخه اي از تركان باستاني بودند كه درحوالي ۵۵۰۰ سال ق م همراه با ديگر
اقوام باستاني ترك، هوري ها، قوتتي ها، سابير ها، لولوبي ها، كاسسي ها و …
از آسياي ميانه به آذربايجان كوچ كردند و سومر ها بعد از زندگي طولاني و
تشكيل دولت در آذربايجان به بين النهرين كوچ كرده و با علم و دانشي كه از
آذربايجان به همراه داشتند توانستند اولين تمدن بشري را بنا كرده و
بزرگترين خدمات را به بشريت انجام تركان دنيا ، به خصوص تركان ايران و منطقه آذربايجان ، به عنوان وارثين حقيقي سومرها به آنان افتخار كرده و همچون فرزندان راستين آنها در راه صلح و خدمت به بشريت هيچ وقت كوتاهي نكرده اند. همچون اجداد سومريشان، آذر بايجاني ها نيز هميشه مقدم مهمانان و تازه واردين به سرزمينشان را گرامي داشته اند. گؤنده ر بؤلوم : |
||
باغلانتی لار
سون یازیلار
آرشیو
|
||